
رادیو آلمان در گزارشی با عنوان «جمهوری گور و گورستان و مرگ»، به پژوهشی در مورد به خدمت گرفتن مرگ و گور و گورستان برای بقای جمهوری اسلامی پرداخت.
در این گزارش میخوانیم: «مرگ در زندگی روزمره ایرانیان نقش بزرگی دارد. این نقش بعد از انقلاب برجستهتر شد تا آن جا که همه هستی را در برگرفت. ماشین مرگ در دوران پس از انقلاب در دو جبهه در کار بوده است… مرگ بزرگترین ارمغان جمهوری اسلامی است برای ایرانیان. ماشین مرگ در دو جبهه در کار است. مرگ در راه اسلام و کشتن مخالفان به نام اسلام. مسلمانان ایرانی در این ۴ دهه نه تنها در داخل ایران و در جنگ کشته نشدهاند. هم اکنون نیز «سربازان امام زمان» به راه اسلام و به پیروی از رهبر بذر مرگ در جهان میکارند. ماشین مرگ در همین راستا یک آن از کشتن مخالفان نیز غافل نیست…
بهشت زهرا تفریحگاهی بزرگ!
بهشت زهرا در تهران، در مساحتی برابر با ۵۸۴هکتار و بیش از دو میلیون قبر، واقع در جنوب تهران، امروزه «تفریحگاهی بزرگ» است. در یک گوشه آن «مادران عزادار» بر سر گورهای دستجمعی فرزندان خویش، به اعتراض مویه سر میدهند. در گوشهای دیگر «تازه به دوران رسیدههای» طرفدار حکومت به بهانه «همراه شدن با شهیدان»، هر جمعه بساط ناهار و «خیرات» بر قبرهای سیصدهزار کشته شدگان جنگ میگسترانند…. حکومت کنونی این مکان را سند مشروعیت خویش میشناسد. میهمانان خارجی خود را به دیدن آن میبرد. مراسمهای دولتی آنجا برگزار میکند. بهشت زهرا مؤسسهای است بزرگ که به عنوان «یک مرکز پژوهشی» دارای پژوهشکده و نشریه و کتابخانه و سالن ورزش و حتا اتاق فکر! است.
قبرستانهای دیجیتال!
قبرستانهای ایران شاید یگانهترین قبرستانها در جهان باشند که به سیستم دیجیتالی مجهزند. به سایت هر قبرستانی که وارد بشوی، با دادن مشخصات شخص مرده، میتوان آدرس قبر او را یافت. دیگر امکانات دیجیتالی از قبیل دعاخوانی، قرآن خوانی، نمازخوانی نیز در قبرستانها برقرار است. ساخت دستگاه مردهشویی دیجیتالی آخرین دستآورد جمهوری اسلامی است.
بیشتر بخوانید
فاجعه کرونا؛ خرید واکسن و واکسیناسیون
خامنهای؛ لاف در غربت! در سال ۱۴۰۰
دختران و پسران نسل زِد (Z) جلوداران قیام و سرنگونی در ایران
خمینی گورستان را به دانشگاه ترجیح داد!
خمینی در روز ۱۲بهمن سال ۵۷، به هنگام ورود به ایران، برغم این که اعلام شده بود در دانشگاه تهران سخنرانی خواهد داشت، مکان آن را به بهشت زهرا انتقال داد. از فرودگاه رهسپار قبرستان شد تا «بر دهان این دولت» بزند و «حکومت تعیین» کند. او گفت: «شاه مملکت ما را خراب کرد، قبرستانها را آباد کرد». او تصمیم دارد کشور را آباد کند. اما از همان نخستین سال حکومت خمینی قبرستانهای رژیم، خلاف ادعای او، به آبادترین و ارزشمندترین بخش کشور تبدیل شدند…
از دوازده ماه سال در ایران، ۲ماه به شکل رسمی ماه عزا هستند. در تقویم، از بیست روز تعطیل رسمی کشور نیز اکثریت روزها روز عزاست. در پی مرگ هر صاحب منصبی، ترور و یا حادثهای سراسر کشور تعطیل میگردد. در ایران همان چند جشن موجود نیز به شکلی آغشته به عزاست….
خمینی که در روز بازگشت به ایران، حضور در قبرستان را بر دانشگاه ترجیح داد، به نقش قبر و قبرستان در زندگی اجتماعی عوام واقف بود. به خوبی میدانست که باید از آن استفاده کند. او حتا در نخستین نوروز پس از انقلاب مردم را فراخواند که در قبرستانها حضور یابند و به درگاه خدا نیایش کنند.

اولین سخنرانی خمینی در سال ۵۷ در بهشت زهرای تهران
قبرستان آبادترین خاک ایران!
هم اکنون قبرستانها آبادترین بخشهای ایران هستند، با صفاتر از هر پارکی. در این قبرستانها هر عصر روز پنجشنبه مردم جمع میشوند تا عزا را با خیرات و انواع خوردنیها و و نوشیدنیها به جشنی بیامیزند که رنگ و بوی مسلمانی داشته باشد.
شاید به همین علت باشد که بهشت زهرا در ۲۴ساعت باز است و آماده پذیرایی. هزاران نفر در این گورستان میزبان بازدیدکنندگان هستند. از کودکانی که قبرها را جارو میکنند و آب بر آن میپاشند تا فاتحهخوان و نوحهخوان و قرآنخوان. قبرهای مرمرین و لوکس و خانوادگی نشان از طبقاتی بودن قبرستان دارد. در کارگاههای عظیم سنگ قبرتراشی، گل فروشی و دیگر فروشگاههای جنب قبرستان هزاران نفر به کار مشغولند. حکومت خود سالنهای عظیمی برای تشریفات با پنجهزار نفر گنجایش در آن جا ساخته است. ایستگاه مترو به آن جا کشانده و با احداث رستورانها و سالن نمایش فیلم بر امکانات آن افزوده است.
« لعنت آباد» نماد مظلومیت مخالفان
گورستان «لعنت آباد» در قطعه ۳۳ آن، به عنوان نماد مخالفان رژیم، نشان خشونت حاکم را با خود دارد. مأموران دولتی از تجمع وابستگان کشتهشدگان بر روی قبرهای گمنام دستجمعی، که به تصادف کشف شده، پیشگیری میکنند. همزمان سنگ گور مخالفان را میشکنند و یا قبرها را به آب میبندند. این تنش سالهاست که برجاست. مأموران حکومت در آماده باش دایم، هرگاه خانوادههای کشتهشدگان در محل جمع شوند، بر آنان هجوم برده، از اجتماع آنان جلوگیری به عمل میآورد. دفن کردن مخفیانه کشتهشدگان را در گورهای جمعی و در شب نیز میتوان در این راستا بررسی کرد….

حضور خانوادهها و گلگذاری بر سر مزار فرزندانشان
حضور خانوادهها بر سر مزار عزیزانشان
فرهنگ مرگ پرستی!
تبلیغ در میان نوجوانان دانشآموز برای داوطلب شدن و حضور در جبهههای جنگ، یکی از ابزارهای رژیم بود. در طی هشت سال جنگ. بهشتی که به آنان وعده داده میشد، همان بهشت زهرا بود که اینسان گلباران شده است.

در این راستا بود که روزی ستاد تبلیغات جنگ در خبرسازیهای خویش اعلام داشت: «نوجوانی به نام حسن فهمیده در ۱۳سالگی خود را به زیر تانک عراقیها انداخت و آن را منفجر کرد». او در این راه جان باخت. خمینی او را «رهبر واقعی ملت» نامید… البته بعدها آشکار گشت که این داستان سراپا ساختگی است. ستاد تبلیغات جنگ از مرگ این کودک استفاده و افسانهسازی کرد…
کشتهشدگان بسیجی را تا ۲۰۰هزار نفر برآورد میکنند. جوانانی که بر اثر تبلیغات به کام مرگ فرستاده شدند. سرودخوانان به روی مین رفتند. نوحهخوانان در سنگرها حضور یافتند. آنان که به افتخار شهادت نائل نشدند، با تنی علیل شاهد بر باد رفتن آرزوهای یاران خویشند.