
آلودگی هوا در ایران؛ نوع انرژی مصرفی از عوامل اصلی آلودگی هوای خفقانآور تهران
مصرف انرژی و نوع آن نیز از عوامل اصلی آلودگی هوای خفقان آور تهران و سایر شهرهای ایران است. افزایش چشمگیر مصرف سوخت نامرغوب و غیراستاندارد در کل کشور باعث تشدید این وضع بوده است. تولید و انتشار گاز کربن ناشی از مصرف سوختهای نامرغوب در ایران دارای افزایش صعودی ثابت بوده است. از سال ۱۳۵۸ انتشار گاز کربن در ایران ۲۴۰درصد افزایش داشته، بطوریکه از ۳۳.۱ میلیون متریک تن در سال ۱۳۵۸ به ۷۹۰۴ میلیون تن متریک در سال ۱۳۷۷رسید.
افزایش رشد جمعیت و پیآمدهای آن
با رشد جمعیت ایران و افزایش تعداد اتومبیلها، گاز کربن ساطع شده از اگزوز اتومبیلها به این واقعیت کمک کرده است تا ایران ۱۰۳درصد از کل تولید گاز کربن جهان را بخود اختصاص دهد. استفاده گسترده از بنزین با سرب بالا و خودروهای فاقد مبدل کاتالیزوری، مقدار قابل توجهی از مونوکسیدکربن را در مناطق شهری تولید میکند. در سال ۱۳۷۷ هنگامی که چندین هزار مدرسه تعطیل شدند، مشخص شد که آلودگی ناشی از مونوکسیدکربن در تهران بیش از شش برابر حد قابل قبول تعیین شده توسط سازمان بهداشت جهانی بوده است. انتشار گازهای کربنی احتمالاً تا زمان رفع ریشهای این مشکل ادامه خواهد یافت.
با درک اینکه پاسخ به حل بحرانهای زیست محیطی ایران درکل و بحران خاص آلودگی هوای کشور به چیزی خیلی بیشتر از حرکات ساده و نمایشی نیاز است. امّا جواب این مسئله درظرفیت مدیریت حاکمیت آخوندی نیست.
نظام آخوندی هیچ خواست و برنامه عملیاتی جامع برای بهبود، توسعه بهداشت محیط و مبارزه با آلودگی محیط زیست را ندارد. بلکه این بحران را هم نظیر بحران کرونا، جنگ ضدمیهنی ۸ ساله با عراق یک موهبت الهی محسوب میکنند که مددکار بقا حاکمیت ضدبشریشان است.
بحرانهای گوناگون اخیر نظیر کرونا، آلودگی هوا و معیشت در ایران ممکن است به عنوان کاتالیزوری قابل توّجه برای تغییر، عمل کند که نتیجه نهایی آن مجبورکردن حاکمیت آخوندی به اقدام برای محافظت از سلامتی شهروندان ایران باشد. حاکمیت اگر بخواهد از بحران های بیشتر زیست محیطی جلوگیری کند، باید تغییر جدّی و عملی در نوع مدیریت کشور بوجود آورده و با مشکلات خودساخته و پرداخته مقابله کندکه البته، چنین چیزی دور از ماهیت حکومت آخوندی است.
آنچه که تا به حال در مورد حّل مشکلات زیست محیطی از دولتمردان حاکمیت آخوندی شنیدهایم، مجموعهای از وعده های توخالی، دروغ، پشت هم اندازی، چندگانه گوییهای ضدونقیض و سر به طاق کوبیدن مردم بوده است. نمونه شاخص این ادعا، موضعگیریهای مسؤلین درشت و ریز حاکمیت آخوندی در مورد پاندمی کرونا، بازی خرید واکسن آزمایش شده، با تأیید سازمان بهداشت جهانی بود. دیگر نمونه، بیان منابع آلودگی هوای تهران، دیگر کلانشهرها و شهرها است که وزرا و مسئولان هریک، به نوعی سعی در ماستمالی، ماله کشی و وارونه گویی علل آن کردند.
در هر دو مورد پردهها کنار رفتند و واقعیت داستانها رو شدند و آن، این بود که آنچه خواست دیکتاتور است و گزمگان سپاه ترویستی پاسداران تصمیم بگیرند، عملی میشود.
مازوت عامل اصلی آلودگی هوای تهران
کارشناسان محیط زیست عامل اصلی آلودگی هوای تهران را استفاده از مازوت در نیروگاهها میدانند. محسنی بندپی استاندار تهران آمادگی دستگاهش را جهت پیشگیری و تقلیل آلودگی هوای تهران اعلام کرد و اقدامات صورت گرفته را این گونه تشریح کرد و مدعی شد: در حال حاضر هیچ صنایع و نیروگاهی در تهران از سوخت مازوت استفاده نمیکند و این موضوع مورد تایید شرکت پخش و پالایش فرآوردههای نفتی و محیط زیست استان تهران است. همچنین، صنایع از سوخت گاز و گازوئیلی که حداقل ۵۰درصد آن از یورو ۴ برخوردار است، استفاده میکنند.

درحالی درخواست مدافعان محیط زیست برای ممنوع کردن استفاده از سوخت مازوت با مخالفت مسئولان جمهوری اسلامی روبرو شده است .
وزیر نفت ایران در پاسخ به برخی انتقادها در ارتباط با مصرف مازوت و تشدید آلودگی هوا در شهرهای صنعتی ایران گفت: «چارهای جز مصرف مازوت نیست». او هم چون سایر مسئولین مردم را مقصر نمود و گفت: یکی از علل کمبود تحویل گاز به نیروگاهها، افزایش مصرف گاز خانگی و باز کردن پنجرهها به دلیل کرونا است.
عیسی کلانتری هم که متولی محیط زیست ایران است بیان میکند: من قبول ندارم که میگویند ما کمبود گاز داریم، به این علت است که مازوت باید جایی مصرف شود، آن را به صنایع سنگین میدهند که این آلایندگیها را ایجاد میکند. این کار خلاف قانون هوای پاک است. ولی با توجه به محدودیتهایی که در صنعت نفت و برق وجود دارد، به ما فشار آمده است که مدیران ما جلوی سوزاندن مازوت را در نیروگاهها و کارخانجات نگیرند. اما وقتی جلوی سوزاندن آن را نگیرند، بالای ۲۰ یا ۳۰هزار PPM سولفور(گوگرد) دارد که به شدت هوای کلانشهرها را آلوده میکند. در نهایت هم مردم را مقصر قلمداد میکند.
مازوت در خارج از ایران خریدار ندارد باید در داخل مصرف شود
اما آمارهایی که شرکت ملی گاز ایران طی دو هفته گذشته منتشر کرده، نشان میدهد مصرف گاز نیروگاههای برقی به حدود یک پنجم فصول گرم سقوط کرده و به ۵۵میلیون متر مکعب در روز رسیده است. لذا، سوختهای مایع شامل مازوت و گازوئیل جایگزین آن شده است.
ایران سالانه بیش از ۲۰میلیارد لیترمازوت تولید میکند که یکی از آلاینده ترین سوختهای فسیلی است. تا آغاز سال ۲۰۲۰ حدود ۱۵میلیارد لیتر آن صادر میشد و بقیه در داخل کشور، خصوصا در نیروگاههای برقی استفاده میشد. اما در سال گذشته میلادی فروش مازوت ایران دچار اختلال شد و مقامات ایران میگویند که “به واسطه تحریم های بینالمللی” کسی خریدار مازوت ایران نیست و باید “این مازوت را در شهرها” بسوزانند.
امّا مشکل صادرات مازوت ایران در این نکته است که بر اساس استانداردهای سازمان بینالمللی دریانوردی، استفاده از سوختهایی با ترکیب گوگرد بالای نیم درصد در کشتیها، از ابتدای سال ۲۰۲۰ ممنوع شد و مازوت تولیدی ایران بیش از ۷برابر استانداردهای بینالمللی گوگرد دارد.
مازوت بیشتر در کشتیها و بخش صنایع و نیروگاههای مناطق دور افتاده مورد استفاده قرار میگیرد. البته برخلاف گفته های مقامات ایران، تحریم ها علت اصلی عدم فروش مازوت تولیدی ایران نیست، چرا که صادرات دیگر محصولات نفتی ایران مانند بنزین، گازوئیل، گازمایع، نفتا و غیره کماکان نه تنها کاهشی نداشته، بلکه افزایش نیز یافته است.
تحریم های آمریکا صادرات نفت خام ایران را هدف قرار داده، نه محصولات نفتی.
بطورکلی جهت تقلیل آلودگی هوا و دیگر بحرانهای زیست محیطی ایران، نیروی کارمجرب بومی، طرح، برنامه و مدلهای مختلف وجوددارند. با وجودعدم تخصیص اعتبارمناسب جهت تقلیل آلندهها و نامشخص بودن محّل هزینه اعتبارها، ایستگاههای اندازه گیری آلنده و ایستگاههای هواشناسی وجود دارند و آمارتولیدمیکنند. منتها، آمارها توسط متولیان مهندسی شده و آنها را از اعتبارساقط و مخدوش میکنند.
علاوه براین، عدم همآهنگی، همکاری و مدیریت پیگیردردستگاههای ذیربط برغلظت بحران وحدّت موضوع میآفزاید. دولتمردان جمهوری اسلامی هنگام ارائه چنین موضوعاتی به سازمانهای بین المللی، چون خود را ملزم به جوابگویی و حسابرسی نمیدانند، طرحهای پرطمطراق، مشعشع، باتبلیغات، حرف و حدیث زیاد ولی فاقد هرگونه پشتوانه عملی جدّی تحویل آنها میدهند.
فاکتوراصلی و اساسی همهی بحرانها خودرای بودن نظام ولایت فقیه است
با توّجه بآنچه که در سطور بالا گفته شد، فاکتور اصلی و اساسی همه بحرانهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، زیست محیطی وسایربحرانهای بیشمار، مدیریت نالایق، بی کفایت، ناقص الخلقه و خودرأی نظام ولایت فقیه است.
ایده ولایت فقیه بدلیل عقب ماندگی تاریخی و ناهمگونی اجتماعی با خواست عمومی جامعه ایران، دولت مداری خود را با سرکوب عریان ایرانیان، به فنابردن سرمایههای ایران در تنور تروریسم و در منجلاب فلاکت غرق کردن محرومان و زحمتکشان سرپا نگهداشته است. تا مادامیکه این فاکتور ضّدتکامل از میان برداشته نشده، همه بحثهای فنی، راهکارهای علمی و رهنمودهای اقتصادی بیهوده است. پس راهکار همآنست که رهبر انقلاب نوین مردم ایران گفتهاند: سرنگونی تام و تمام این نظام ضدتکامل و ساختن ایرانی آزاد و آباد.
تمام
❊ دکترخلیل خانی متخصص مسائل زیست محیطی بوده ویک فعال حقوق بشر است.