جو بایدن؛ کارتری برای سقوط خامنه‌ای؟!
جو بایدن؛ کارتری برای سقوط خامنه‌ای تبدیل می‌شود؟ بطور مشخص در رابطه با آمریکا و تحریم‌های آمریکا جناح‌بندی درون حکومت شکل جدیدی به خود گرفته است. هر روز فاصله جناح‌ها از هم بیشتر می‌شود. پس از قیام ۹۶ و آبان۹۸ دیگر دعوا بر سر بقای نظام است. یعنی بعد از قیام‌ها و شورش‌های مردمی هر کدام از این جناح‌ها می‌گویند چگونه باید نظام را حفظ کرد. در واقع این جناح‌ها در برابر براندازان و مردم قرار گرفتند. یعنی تضاد اصلی الان بین مردم و نیروی برانداز از یک طرف و حکومت و همه جناح‌هایش در طرف دیگر است.
جنگ جناح‌ها بر سر نحوه بقای حکومت است
روحانی و اصلاح‌طلبان حرفشان این است که این سیاست ۴۰ساله ما جواب نداشته. ما باید با سیاستهای جهانی همراه بشویم. منظورشان این است که سر عدم دخالت در منطقه و موضوع موشکی با غرب به تفاهم برسیم. خامنه‌ای در مقابل می‌گوید این همان تغییر رفتار است که بدتر از براندازی یعنی خودکشی قبل از مرگ است. خامنه‌ای می‌گوید ما به هیج وجه نمی‌توانیم از مداخله در منطقه و موشکی بگذریم. در همین سخنرانی اخیر هم گفت باید دوستانمان در منطقه را تقویت کنیم.
الان با آمدن بایدن به کاخ سفید این تضاد بین باندهای نظام اوج بیشتری گرفته است. روحانی و باندش می‌گویند الان شرایطی پیش آمده که ما می‌توانیم برای مذاکره برویم. تا بتوانیم تحریم‌ها را برداریم، اگر این تحریم‌ها را بر نداریم، وضعیت اجتماعی، اقتصادی به قیام منجر خواهد شد. اما خامنه‌ای می‌گوید اگر این گام را برداریم دیگر ولایت فقیه معنی نمی‌دهد. یعنی من باید بروم.
تحریم‌ها در چه شرایطی لغو خواهد شد؟
هر دو باند در آخر به این نتیجه خواهند رسید که بین ترامپ و بایدن فرقی وجود ندارد. چون در ازای کم کردن تحریم‌ها آمریکاییان خواهان این هستند که حکومت سیاست‌‌ش را تغییر بدهد. از آنجا که خامنه‌ای نمی‌خواهد این سیاست را تغییر بدهد، اکنون یک درگیری جدی با روی کار آمدن بایدن در بین این دو جناح شروع شده. اوج درگیری بین مجلس و روحانی بود. مجلس قانونی با نام «قانون راهبردی» تصویب کرد که اگر تا دو ماه دیگر (سوم اسفند) تحریم‌ها لغو نشود. ما بازرسی‌ها را محدود می‌کنیم و جلوی آنان را می‌گیریم. غنی‌سازی اورانیوم ۲۰درصدی را شروع می‌کنیم. الان هم غنی‌سازی ۲۰درصدی را شروع کردند.
که روحانی به شدت با این قانون برخورد کرد.
واکنش خامنه‌ای
خامنه‌ای به ناچار اقدام به برگزاری جلسات متعددی با سران حکومت کرد، تا خط نهایی کار در بیاید.
در این جلسات قالیباف و لاریجانی (رئیس سابق مجلس)، ولایتی مشاور سیاسی خامنه‌ای، کمال خرازی (رئيس راهبردی خامنه‌ای و تهیه کننده بریف‌ها و گزارشات خامنه‌ای)، سعید جلیلی (رئيس دولت سایه)، ظریف و روحانی و تعداد دیگری حضور داشتند. افراد در این جلسه تمامی شقوق شرایط جدید را بررسی کردند. یکی از مسایلی که در آن جلسات مطرح شد بحث هسته‌یی بود. در یکی از جلسات لاریجانی راجع به مسئله هسته‌ای توضیحاتی داد. به این معنی که این بحث راهبردی است. بنابراین تماما بایستی بر عهده خامنه‌ای باشد. همه باید نهایتا هر چه خامنه‌ای گفت را گوش بدهند. در واقعیت امر در این نقطه از روحانی خلع‌ید جدی کردند.
شق بعدی برجام و بایدن
مسئله بعدی این جلسات، بررسی شقوق مختلف شرایط فعلی بود. باید به این پرسش پاسخ داده می‌شد که آیا در خوش‌بینانه‌ترین حالت، اگر بایدن به برجام برگردد و شروط برجام را نیز انجام بدهد. آیا مسئله ما حل است؟ خامنه‌ای جواب قاطع می‌دهد که حل نیست!! چون خواسته ما برداشته شدن تمامی تحریم‌ها است. در این مورد بحث کردند، که قبل از برجام ۷۵۱ تحریم بوده که با قانون برجام بایستی لغو می‌شد. در حالیکه ترامپ ۸۰۲ تحریم هم به آن اضافه کرده است. الان مجموع تحریم‌ها به ۱۵۰۰تحریم رسیده است. آن تحریم‌هایی که قبل از برجام بود و در آنجا ملغی اعلام شده، ترامپ با اسم‌های دیگر آنها را به اجرا گذاشت.
ظریف و تحریم بانک مرکزی
در آن جلسه ظریف می‌گوید: بانک مرکزی تحریم هسته‌ای بود. از تحریم هسته‌ای بیرون آمد و ترامپ آن را به عنوان تروریست در لیست تحریم قرار داد. چون بانک مرکزی کلی بودجه تروریزم حکومت را پرداخته است. الان اگر آمریکاییان بگویند برجام را اجرا می‌کنیم. پس تحریم‌های جدید چی می‌شود؟ اگر این تحریم‌ها را حذف نکنند، مسئله بانکی و نفتی ما حل نمی‌شود!! پس بازگشت به برجام جواب ما نیست. جواب ما این است که آمریکاییان اول تمامی تحریم‌ها را کنار بگذارند. تا ما کارهای مثل ۲۰درصد غنی‌سازی را به حالت قبل برگردانیم. والا این به ضرر ماست.
ظریف توضیح می‌دهد که: وقتی بایدن به برجام برگردد. همه این چیزها را به ما هم بدهد. تازه مکانیزم ماشه دستش است. بعد راجع به هر تحریمی صحبت کنیم در پاسخ می‌گوید موشکی را بدهید. دست از دخالت منطقه‌یی بردارید تا من تحریم را بردارم. حقوق بشر را رعایت کنید تا من تحریم را بردارم. بعد بایدن با استفاده از مکانیزم ماشه می‌تواند تمامی قطعنامه و تحریم‌های قبلی را برگرداند.
قدرت نمایی برای باجگیری
در نهایت در جلسه آخر به همان نتیجه‌یی می‌رسند که خامنه‌یی در ۱۹دی آن را اعلام کرد. برای ما اولویت برداشتن تحریم‌ها است و برای برجام عجله‌ای نداریم. سپس بحث چگونگی رسیدن به این خواسته‌ها مطرح شد. خرازی و لاریجانی توضیحاتی دادند که در بحث مذاکره و دیپلماسی یک جنبه آن سیاسی است و جنبه دیگر آن قدرت است. اگر قدرتی نداشته باشیم و قدرتی در ما نبینند، به ما چیزی نمی‌دهند. لذا باید قدرت خودمان را نشان بدهیم. در همین رابطه ابتدا در مجلس قانونی را تصویب کردند. خامنه‌ای در همان جلسه به روحانی ابلاغ کرد که این قانون باید ۱۰۰درصد اجرا شود. بعد ۲۰درصد غنی‌سازی را اعلام کردند. آزمایش‌های موشکی در مانورهای نظامی، توسط سپاه پاسداران را انجام دادند. در خلیج فارس نیز کشتی کره جنوبی را گروگان گرفتند. همه این اقدامات برای قدرت‌نمایی بود.
آیا خط خامنه‌یی به ثمر می‌رسد؟
این خط‌ی که خامنه‌ای ابلاغ کرد، خودش هم می‌داند به نتیجه نمی‌رسد. چون حکومت این قدرت را ندارد. به عنوان مثال در زمینه هسته‌ای خامنه‌ای در سال ۹۷ که ترامپ از برجام خارج شد. گفت بروید چندهزار سو سانترفیوژ راه‌اندازی کنید. آنان می‌خواستند در نطنز آن را راه بیندازند. ولی با انفجار آن در بهمن‌ماه پارسال حداقل دوسال عقب افتادند. فخری‌زاده هم که به هلاکت رسید. لذا اتمی تعیین تکلیف است. در منطقه بعد از قاسم سلیمانی همه فهمیدند که وضع نظام ضعیف است. بنابراین خامنه‌ای در چنین بن‌بستی گیر است.
نتیجه
خامنه‌ای در سال ۹۷ همین خط را رفت. قبل از ۹۷ سپاه در لیست بود. خامنه‌ای تحلیل کرده بود که غرب می‌خواهد با وضعیت اقتصادی جامعه را به قیام بکشاند. پس ما هم باید دست روی امنیت‌شان بگذاریم. بعد به زدن نفت‌کش‌ها در خلیج فارس و حمله پهبادی به آرامکو در عربستان را انجام دادند. با کشته شدن قاسم سلیمانی ناچار شد که دست از این خط بردارند. این بار هم ناچارند. چون این بار اروپا هم در کنار آمریکاست. صورت مسأله این است که حکومت باید زهر بخورد و گرنه باقی نمی‌ماند.